سوال:وضیعت خانم ها در بهشت چگونه است؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
همان گونه که از روایات بر می آید در روز قیامت،اگر همسر زن مؤمن،اهل بهشت بود، او را اختیار مى کند و اگر از اهل جهنم بود، یک مرد را از میان مردان بهشتى برمى گزیند.شاید فلسفه این کار این باشد که زن برخلاف مرد،از نظر طبیعت تعدّد پذیر نیست.به همین جهت مردى را انتخاب مى کند
از مضمون برخى آیات و روایا،چنین برمى آید که مسئله لذت هاى جنسى،اختصاصى به مردان ندارد؛ بلکه زنان نیز در بهشت مى توانند براى خویش شوهرانى دلخواه برگزینند.اصطلاح «حور العین » نیز اختصاصى به زنان ندارد؛ بلکه حورهاى مذکر نیز در بهشت وجود دارند.
براى نمونه از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده است: «در بهشت بازارى است که در آن خرید و فروشى نیست؛ تنها در آنجا تصویر مردان و زنان وجود دارد.هر کس که تمایلى به آنان پیدا کند، از همان جا بر او وارد مى شود»«1»
در بهشت هم حوریان بهشتى وجود دارند که از نعمت هاى بهشتى اند و در دنیا نبوده اند و هم زنان دنیا که اهل بهشت باشند با زیبایى و شکوهى برتر از حوریان در بهشت حضور دارند و چنانچه مایل باشند، به شوهران خویش مى پیوندند و می توانند با شوهران خود زندگی کنند چنان که خداوند در قران می فرماید:
به آن ها«بهشتیان» خطاب می شود وارد بهشت شوید شما و همسرانتان در نهایت شادمانى«2»
برخی دوست دارند خانوادگی در بهشت باشند اگر تقوای الهی را داشته باشند خانوادگی به بهشت می روند همان گونه که خداوند فرموده است:
سراى آخرت باغ‏ هاى جاودانى که آنان و هر کس از پدران و همسران و فرزندانشان که صالح بوده ‏اند بدان داخل مى ‏شوند و فرشتگان از هر درى براى تبریک و تهنیت بر آنان وارد مى‏ شوند«3»
از این آیات استفاده می شود که زنان و مردانى که در این دنیا همسر یکدیگرند هرگاه هر دو با ایمان و بهشتى باشند در آن جا به هم ملحق مى ‏شوند و با هم در بهترین شرایط و حالات زندگى مى‏ کنند و حتى از روایات استفاده مى‏ شود که مقام این زنان برتر از حوریان بهشت است به خاطر عبادات و اعمال صالحى که در این جهان انجام داده ‏اند،و در برخی منابع روایى چنین آمده که در روز قیامت،اگر همسر زن مؤمن،اهل بهشت بود، او را اختیار مى‏ کند و اگر از اهل جهنم بود، یک مرد را از میان مردان بهشتى برمى‏ گزیند.
در بهشت هر گونه لذتی که انسان تصورش را بکند وجود دارد هم برای زنان و هم برای مردان همان گونه که خداوند می فرماید:ظرف‏ ها و جام‏ هایى از طلا بر آنان چرخانده مى‏ شود و آن چه را که نفس میل داشته باشد و چشم از دیدنش لذّت ببرد در بهشت موجود است و شما در آن جا جاودانه هستید.«4»
لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید...برای ورود به وبلاک روی کلمه راه فضیلت کلیک کنیدراه فضیلت
منابع:
1:بحار الانوار ج 1 ص 148
2:ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُون«زخرف آیه 70»
3:جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِکَةُ یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ مِنْ کُلِّ بابٍ«رعد آیه 23»
4: یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُون«زخرف آیه 71»

سوال:شرمنده من اینقدر رو راستم!!! ترجیح میدم صاف  و پوست کنده بپرسم تا بخوام بپیچونم!!!میشه زنا رو تعریف کنین؟!؟!؟ آیا به رابطه جنسی بین مرد و زن و یا دختر و پسر مجرد هم زنا می گن؟!؟!؟ یا اینکه حتما باید متاهل باشن!؟؟!؟و آیا اگه دختر و پسر راضی باشن رابطه جنسیشون اشکال شرعی داره؟!؟!؟و اگر امکان دارد احادیثی در مورد زنا بگوید..
 نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
زنا عبارت است از نزدیکی«سکس)»دو جنس مخالف بدون خواندن صیغه عقد خواه دائم و یا موقت.
قسمت دوم سوال شما« آیا به رابطه جنسی بین مرد و زن و یا دختر و پسر مجرد هم زنا می گن؟!» بله فرقی بین مجرد و متاهل نیست به شخصی که همسر دارد و با دیگری زنا کند زنای محصنه گفته می شود و به زنای شخص مجرد زنای غیر محصنه گفته می شود که در مجازات فرق دارد خلاصه هر گونه رابطه بدون خواندن صیغه عقد نا مشروع و حرام است.
قسمت سوم سوال شما«و آیا اگه دختر و پسر راضی باشن رابطه جنسیشون اشکال شرعی داره؟» بدون خواندن صیغه حرا م است ولو راضی هم باشند.
قسمت آحر سوال شما:در روایات هم از زنا نهی شده است به این روایات توجه کنید:
پیامبر اسلام می فرماید:زِنا،شش پیامد دارد:سه در دنیا و سه در آخرت. سه پیامد دنیایى اش این است که: آبرو را مى بَرد، مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى بُرد و سه پیامد آخرتى اش: سختى حسابرسى، خشم خداى رحمان و ماندگارى در آتش است.«1»
امام صادق علیه السلام : سخت ترین عذاب را در روز قیامت آن مردى دارد که نطفه خود را در رحمى که بر وى حرام است جاى دهد«2»
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : هرکه با زن شوهردارى زنا کند ، رودخانه اى از چرکابه به طول پانصد سال راه ، از شرمگاه آن دو جارى شود، به طورى که دوزخیان از بوى گند آنها متأذّى باشند و عذاب آنان از همه دوزخیان سخت تر باشد«3»
لطفا نظرات و سوالات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید..برای ورود به وبلاک روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت
منابع:
1:فِى الزِّنا سِتُّ خِصالٍ: ثَلاثٌ مِنها فِى الدُّنیا وَ ثلاثٌ فِى الآخِرَةِ، فَاَمّا الَّتى فِى الدُّنیا فَیَذهَبُ بِالبَهاءِ وَ یُعَجِّلُ الفَناءَ وَ یَقطَعُ الرِّزقَ وَ اَمّا الَّتى فِى الآخِرَةِ فَسوءُ الحِسابِ وَ سَخَطُ الرَّحمنِ وَ الخُلودُ فِى النّارِ «خصال ص 321 ج 3
2:الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : إنَّ أشَدَّ الناسِ عَذابا یَومَ القِیامَةِ رَجُلٌ أقَرَّ نُطفَتَهُ فی رَحِمٍ تَحْرُمُ علَیهِ«میزان الحکمه روایت شماره 7837»
3:عن رسول الله صلى الله علیه و آله :مَن فَجَرَ بامرَأةٍ و لَها بَعلٌ ، انفَجَرَ مِن فَرجِهِما مِن صَدِیدٍ وادٍ مَسِیرَةَ خَمسِمِائَةِ عامٍ یَتَأذّى أهلُ النارِ مِن نَتْنِ رِیحِهِما ، و کانا مِن أشَدِّ الناسِ عَذاب«میزان الحکمه روایت شماره 7840»

سوال:یه دختریه که فکر میکنه تفکراتش آرمانیه و درسته مثل همه دخترای با پوشش یه کم نامناسب اما دل صاف و تحت تاثیرات ماهواره و تبلیغات دشمن که میخواد به سمت خدا بیاد اما حس میکنه خدا اونو قبول نداره و حرفاشو نمیشنوه و هر چی از خدا میخواد اجابت نمیشه. میگه چرا خدا صدای منو نمیشنوه.چرا خواسته هامو برآورده نمیکنه. و این حجابی هست بین اون و خداش. چرا خدا دعاهاشو نمیشنوه و اجابت نمیکنه...لطفا راهنمایی کنید:
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
ممنون از شما که به وبلاک راه فضیلت تشریف آوردید و سوالات خود را با این وبلاک در میان گذاشتید در جواب کامنت شما باید عرض کنم که:
اولا درباره درست بودن تفکرات باید آن را با دین مقایسه کند که اگر تفکراتش را دین تایید کرد معلوم می شود که تفکرات درست است و گرنه این گونه فکر کردن خیلاتی بیش نیست..در واقع تفکری آرمانی و درست است که انسان را به خوش بختی برساند به نظر شما این چگونه تفکر درستی است که بر خلاف دستورات الهی است همان گونه که شما نوشته اید حجاب نا مناسب دارد و به رسانه های غربی توجه می کند کسی که این گونه اعمالی از او سر می زند مطمئنا تفکراتش درست نیست و فقط خیال می کند که درست می اندیشد منظور از تفکر آن چیزی است که آن را بالاتر از هفتاد سال عبادت نامیده اند.( تفکر ساعه افضل من عباده سبعین سنه. یک ساعت تفکر کردن از هفتاد سال عبادت برتر است.
منظور از تفکر همان کیمیایی است که انسان را بدون اینکه به مکتب برود و خط بنویسد به غمزه مسئله آموز صد مدرس می کند.
منظور از تفکر همان واعظ درونی است که هر انسان سزاوار است در وجودش داشته باشد وهمچون چشمه جوشانی از عمق جان او بجوشد تا جهان را سیراب کند. (  الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید. بحارالأنوار: ج 72، ص 65، ح 3، )
منظور از تفکر و اندیشه همان اکسیری است که مولانا می گوید:
روزها فکر من این است و همه شب سخنم     که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
زکجا آمده ام آمدنم بهر چه بود                    به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
تفکر همان هنری است که لقمان سیاه چرده و زشت را به مقام حکیم اعظم می رساند و از بی ادبان ادب  و از بی هنران هنر می آموزد.
پس اول باید از این که خیال می کند تفکرش درست است کمی پایین بیاد و مطالعاتش را در مورد دین بیشتر کند و بعد حجابش را که ناشی از همین است که خیال می کند درست فکر می کند درست کند و بداند که شخصیت و عزت در سایه بندگی خدا به دست می اید و حجاب داشتن یکی از شزایط بندگی است و در مرحله بعد از نگاه کردن به ماهواره التبه شبکه هایی که ضد اخلاق هستند یا روحانیت را بد معرفی می کنند و یا مطالب باطل را در لباس حق عرضه می کنند دوری کند.و در واقعا اولین قدم توبه...توبه از بی حجابی ..توبه از نگاه کردن به شبکه هایی غیر مجاز..
و در مرحله بعد این را باید بداند که خداوند بنده را که توبه کرده است را خیلی دوست دارد همان گونه که خداوند در قران می فرماید:ان الله یحب التوابین» .یعنی: «به درستی که خداتوبه کنندگان را دوست می دارد»«1»
و در روایات هم در فضیلت توبه کلمات بسیار امید بخشی بیان شده است..از رسول گرامی اسلام این گونه نقل شده است که حضرت فرمودند:توبه کننده، دوست خدااست. و توبه کننده از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی از برای او نباش«2»
و در کلامی نورانی از امام باقر علیه السلام که ایشان می فرماید:خداوند - تبارک و تعالی - خوشحال تر می شود به توبه بنده خود از مردی که در شب تار در بیابانی مرکب و توشه خود را گم کرده باشد و ناگاه آن را بیابد..«3»همان گونه که اگر کسی در شب تاریک ظلمانی ماشین خود و وسایل مورد نیاز سفر خود را گم کرده و از تشنگی می خواهد از بین برود و از خستگی نای راه رفتن ندارد و به طور عجیبی ماشینش را پیدا می کند و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجد خداوند نیزی وقتی بنده گنه کارش توبه می کند و بر میگردد این گونه شاد می شود ...
اما این که چرا دعای انسان به اجابت نمی رسد علتهای فراوانی دارد و اگر دعای انسان به اجابت نرسد دلیل بر بی مهری خداوند نست به او نیست بلکه نکته اى که شایان توجه است و نباید آن را فراموش کرد، این است که در مواردى دعاهاى انسان به اجابت نمى رسد،به خاطر این است که خداوند دوست دارد بنده به او توجّه نموده و در برابرش نیایش نماید، و اگر به زودى حاجت او را بدهد، بدنبال کار خویش رفته و آفریدگار خویش را فراموش مى کند; از این جهت خواست ها را به زودى برآورده نمى سازد.
امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «دیر اجابت نمودن خدا، ‌تو را ناامید نکند که همانا بخشش،‌ بسته به مقدار درخواست است و چه بسا در اجابت دعای تو تأخیر رخ دهد تا درخواست تو طولانی تر گردد و بخشش او کامل تر شود. چه بسا چیزی را خواسته ای و تو را نداده و بهتر از آن را در این دنیا یا آن دنیا داده و یا بهتر آن بوده که آن را از تو باز دارد. چه بسا چیزی را طلب نمودی که اگر به تو می داد،‌ تباهی دین و دنیای خود را در آن می دیدی»«4»
پس تأخیر اجابت دعا، نشان کم لطفی و کم محبتی خدا نیست، بلکه گاهی بر عکس، هرچه بیشتر تأخیر شود، دلیل بر بیشتر دوست داشتن خدا است. امام صادق(ع) می فرماید: «وقتی مؤمنی دعا می کند،‌ خداوند به ملائکه می فرماید: دعایش را مستجاب نمودم، ولی آن را نگه دارید و عطا نکنید که من دوست دارم صدای این بندة مؤمن را بشنوم. بنده‌ای هم هست که دعا می کند و خداوند می فرماید: زود حاجتش را بدهید که آوازش را دوست ندارم».«5»
و علت های دیگری هم برای مستجاب نشدن دعا وجود دارد که در احادیث آن موابع را مشخص کرده اند که  براى اجابت دعا  باید آنها را مرتفع نمود; مثل تغذیه حرام، ارتکاب ظلم، و عدم توجّه به حکمت خداوندى که به مصالح بندگان اشراف دارد. چطور انسان به منع غذایى یک پزشک شاکى نمى شود، اما درباره خداوند که بر ذره ذره هستى آگاه هست اعتراض مى کند؟
مردى به حضرت علی علیه السلام عرض کرد: خداوند مى‏ فرماید: «ادعونى استجب لکم» پس چرا ما دعا مى‏کنیم، ولى اجابت نمى‏شود، حضرت فرمود: چون دل‏هاى شما در هشت مورد خیانت و بى وفایى کرد:
1 - خدا را شناختید، ولى حقش را آن گونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید. از این رو آن معرفت به کار شما نیامد.
2 - به پیامبر خدا ایمان آوردید، ولى در عمل، با سنت و روش او مخالفت کردید، پس ثمره ایمان شما چه شد؟
3 - کتاب خدا (قرآن) را خواندید، ولى در عمل با آن مخالفت کردید.
4 - گفتید از آتش دوزخ مى‏ترسیم، ولى در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوى جهنم مى‏روید.
5 - گفتید به بهشت تمایل و رغبت داریم، ولى کارهایى انجام مى‏دهید که شما را از بهشت دور مى‏سازد.
6 - نعمت‏هاى خدا را استفاده مى‏کنید، ولى شکر و سپاس گزارى نمى‏کنید.
7 - خداوند فرمود: شیطان دشمن شما است، شما نیز او را دشمن گیرید. شما به زبان او را لعن مى‏کنید، ولى در عمل با او دوستى مى‏نمایید و از او اطاعت مى‏کنید.
8 - عیب‏هاى مردم را برابر دیدگان‏تان قرار دادید و عیب‏هاى خود را پشت سرانداختید، در نتیجه کسى را ملامت مى‏کنید اما خود به ملامت سزاوارتر هستید.
با این وضع چه دعایى از شما مستجاب گردد، در صورتى که شما راه‏ها و درهاى دعا را به روى خود بسته‏اید؟! پس تقوا پیشه کنید؛ کارهایتان را اصلاح کنید؛ امر به معروف و نهى از منکر کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند«6» با توجه به همه مطالب گفته شده معلوم می شود که اجابت دعا به خاطر بی توجهی یا دوست نداشتن خداوند نیست بلکه باید علت را در خود انسان جستجو نمود ...
لطفا نظرات و سوالات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بیان کنید و برای ورد روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید
منابع:
1:«سوره بقره آیه 222»
2:«سوره بقره آیه 222»
3:کافی ج2 ص 435
4:.نهج البلاغه، نامه 31.
5:اصول کافی، ج 4، ص 245.
6:بحارالانوار، ج 93، ص 376 و 377.