باسلام وخسته نباشيد.دختري 23ساله هستم که الان 3ساله باپسري قصد ازدواج داريم هردو هم به قوانين اسلام بسيار مقيد بوديم اوايل رابطه مون خيلي کم بود.اما به علت طولاني شدن رابطه و همراهي نکردن خونواده ها بخاطر مسايل مالي براي ازدواج وکنسل شدنش محبتمون بهم بيشتر شد.يعني قبلا هم بودها اما بهم ابراز علاقه شديد نميکرديم وبعداز شدت گرفتن علاقه بدون محرميت خيلي عذاب ميکشيديم چون ميدونستيم گناه مي کنيم.چهار پنج بار خواستيم کاملا قطع رابطه کنيم اما نتونستيم.ما واقعابهم علاقه داريم والبته از هرجهت هم کاملا همو درک ميکنيم خانواده هامون هم عين هم هستن واصلا تفاوت فرهنگي ويامالي يا هرچي نداريم.پارسال ايشون به خواستگاريم اومدن اما پدرم با اينکه موافق بود بخاطر سربازي و کار گفتن بعدا بيان والبته از خودش خوشش اومده بود وبعدازرفتن اونا خيلي پشيمون شده بود که چرا مخالفت کردن.ماهم تحقيق کرديم ديديم حالا که پدرم با ازدواجمون راضيه اماشرايطمون جور نيست باهم صيغه کرديم که البته خودم بادفتر رهبري تماس گرفتم همه چيو توضيح دادم گفتن صيغه صحيحه.اما ماتاقبل صيغه يکم باهم رابطه داشتيم درحد خيلي کم.درحد لمس کردن.وخيلي همون موقع هم پشيمون بوديم.من امشب زنگ زدم جايي که براي رفع مشکلات ازدواج يکسري سوره قرآن ميدن تا کمک به رفعش بشه.قران که بازکرد بهم گفتن سوره نور اومده!!باهم رابطه داشتين؟؟منظورشون زنا بود!انقد گريه کردم خداخودش ميدونه خيلي تلاش کرديم که اينجوري نشه اما خب زناهم نکرديم بخدا.فقط لمس بود والبته ميدونم خيلي زشت بوده وتوبه کرديم.حالا نگرانم براي آيندمون انشالا 2ماه ديگه ميادخواستگاري.ميترسم از ازدست دادنش هروقت قرآن بازميکنم بد مياد بشدت براي آيندمون نگرانم نميخوام از دستش بدم ميخوام بدونم چيکارکنيم؟؟آيا نبايد ازدواج کنيم؟؟بخداازگذشته پشيمونيم چيکارکنيم آخه؟؟