سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 990681 | بازدیدهای امروز: 232| بازدیدهای دیروز: 20
درباره خودم

جواب سوالات
سجاد
لطفا سوال خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت مطرح کنید..و در این جا پاسخ سوال خود را ببینید: آدرس وبلاک راه فضیلت: http://tavasool.parsiblog.com/
لوگوی وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات
لینک های دوستان
اشتراک
 

 

سوال:آدمی که از این عالم خسته شده و خودشو بی هدف میدونه و از همه بریده چه باید کنه ؟؟؟ بهم نگید که اینا دراثر گناه و این حرفاست میدونم اینو ... به هر حال دیگه ... آدمای این دنیا انگار چاره ای ندارن جز اینکه از تنهایی بپوسن ... بااین فکر که خدا آدم رو تنها گذاشته چه باید کرد ؟؟؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
از این که وبلاک راه فضیلت را برای طرح سوال خود انتخاب کردید از شما کمال تشکر و قدر دانی را دارم امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید و این حالت های زود گذر در شما باقی نماند.
علت های نا امیدی و خستگی از این دنیا:
1:یکی از علل یأس و ناامیدی مشکلات و حوادث گوناگونی است که گاهی بطور عادی و معمولی بوده و نیز برخی مواقع مشکلات و حوادث ساخته و پرداخته عملکردهای خود افراد می باشد ولی خود را بی تقصیر انگاشته و همه فراز و نشیبها  را برخاسته از امور دیگری می دانند.حوادث و مشکلات دو گونه اند،برخی چنانکه اشاره شد محصول عملکرد خود انسان هستند.آثار و نتایج بعضی از اعمال انسان در همین دنیا ظاهر می شود:«از کوزه همان برون تراود که در اوست»تنها راه صحیح مواجه با این مشکلات و حل آن ها خود شناسی و کشف عوامل درونی آن ها است

بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

و بعضی از حوادث و مشکلات محصول عوامل بیرون از انسان است.به عنوان مثال بی کاری،عدم قدرت بر تأمین نیازهای مادی و..مشکلاتی هستند که گاهی منشأ یأس و نومیدی اند،اما معلول اوضاع و احوال اقتصادی،سیاسی و فرهنگی حاکم بر جهان اند.با اندکی مطالعه در تاریخ گذشتگان به ویژه تاریخ اسلام به خوبی در می یابیم که انسانها عموماً،بر گزیدگان و نخبگان و دانشمندان خصوصاً ،همیشه با مشکلات و سختی ها مواجه بوده اند اما درسی که از این مطالعه تاریخی می توان آموخت یأس و ناامیدی نیست بلکه سعی و تلاش در جهت حل مشکلات است و نه حل شدن در مشکلات:«لیس للانسان الا ماسعی»«انسان بدون سعی و تلاش به جایی نمی رسد و اگر می خواهد به جایی برسد حتما باید تلاش کند»نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.
2:نیروی دیگری که انسان را به یأس و نا امیدی می کشاند شیطان پلید است،مرتباً برای انسان امور منفی و یأس آور را تکرار می کند تا شاید بتواند فرد یا افرادی را هماهنگ اندیشه خود نماید و قرآن از این روش او را به وسوسه و القاات شیطانی تعبیر می کند.شیطان هرلحظه می گوید:این چه دنیایی شده؟ دیگر زندگی ارزش ندارد،مرگ بهتر از این زندگی است،آخر چرا من باید چنین باشم؟مگر من چه کرده ام؟بعد از این همه دلسوزی و تلاش حالا..،اکنون قدر مرا نمی دانند پس..،هیچ کس نیست درد مرا،احساساتم را،علاقه ام را درک کند پس..تا کی صبر کنم؟که در این موراد باید به خدا پناه برد و همیشه ذکر اعوذ بالله من الشیطان الرجیم را به زبان جاری کرد«پناه می برم به خدا از شر شیطان الرجیم»
3:پروردگار و خالق بشر فرموده است یاد من موجب اطمینان و ثبات قوای فکری و روحی شما می گردد«الا به ذکر الله تطمئن القلوب»و برای ارتباط با من به ریسمان ولایت چنگ بزنید تا شما را به پروردگارتان رهنما باشد و نیز فرموده:اگر به یاد من باشید به نفع خودتان است و من هم(در شدائد و سختی ها)یار شما خواهم بود خدایی که از تمام ابعاد وجودی انسان آگاه است فرموده:برای رهایی از یأس و نا امیدی بسوی من گرایش پیدا کنید تا از راحتیها نجات یافته و در فراز و نشیب زندگی یاریتان دهم.
خداوند برای کسانی که گاهی در برخورد با حوادث ضعف بر آنها حاکم می شود و یا روحیه شان  ضعیف می شود فرموده با ارتباط با من خود را تقویت نمایید سستی را از خود برهاند.توسل و ارتباط با خدا انسان را در حوادث بیمه می کند و اگر مشکل و یا  انحرافی به انسان روی آورد بی درنگ جبران می کند.
پس بجاست که توسلات و ارتباطات معنوی و نگرش و تفکر دربارة آیندة طولانی و پر فراز و نشیب خویش را افزایش دهیم تا سختی ها ،بادها،موقعیتها و محرومیت ها ما را نلغزاند و به پیروان شیطان افزوده نگردد و خدای نکرده من و تو و  ما در فهرست آنان نباشیم.
آری تفکر و تأمل در آیات و ادعیه ،روش زندگی را به انسان می نمایاند و انسان را آبدیده کرده و ملاک های پوشالی و رؤیایی پوچ را به مبدأ بی نهایت و ابدیت مبدل می سازد تا آنجا که در حساسترین مراحل زندگی و بدترین فرازهای زیستی انسان خود را تنها و بی پناه  نمی یابد در نتیجه انحراف ،سرگردانی،لغزش در او راه نمی یابد و از گناه عظیم یأس و نا امیدی نجات یافته و در خویش نگرشی عمیق تر خواهد داشت.
4:گناهان یکی از عواملی می باشند که آرامش را از انسان می گیرند گناهانی مانند جزع و بی تابی:جزع و بی تابی به حالت بى قرارى و ناشکیبایى در برابر حوادث و مشکلات گفته می شود به گونه‏ اى که انسان در برابر حادثه زانو زند،مأیوس شود،بى تابى کند و یا از تلاش و کوشش براى رسیدن به مقصد چشم بپوشد.
بی تابی ها و ناشکیبایى‏ ها،اجر و پاداش انسان را در پیشگاه خداوند بر باد مى‏ دهد و روان انسان را درهم مى‏ کوبد و آرامش او را سلب نموده و سلامت جسم و جان او را به خطر مى‏ اندازد،و از همه بدتر این که درهاى حل مشکل را بر روى انسان مى‏ بندد،زیرا اگر به هنگام بروز مشکلات و مصائب،انسان خونسردى خویش را حفظ کند و به اعصاب خویش مسلط باشد،اغلب راه حلى براى گشودن مشکل و یا حدّاقل، کاهش مصائب مى‏ یابد،ولى انسان ناشکیبا بر اثر اضطراب و بى تابى و عدم تسلط بر اعصاب و عدم تمرکز فکر،حتى درهایى را که آشکارا به رویش باز است، نمى ‏بیند.
او مانند پرندگانى که در اتاق و سالنى گرفتار شوند،و مرتب خود را به این در و دیوار مى‏ کوبند و حتى هنگامى که صاحب خانه،پنجره‏ ها را مى‏ گشاید تا آن ها آزاد شوند،به خاطر اضطراب و بى تابى شان،حتى دریچه‏ هاى باز را نیز نمى‏ بینند که اگر لحظه ‏اى آرام گیرند و شکیبایى پیشه کنند و نگاهى به اطراف خود اندازند،به آسانى راه نجات خود را پیدا خواهند کرد.
امیر المومنین در این مورد می فرماید:از جزع و ناشکیبایى بپرهیز؛زیرا امید انسان را قطع و کوشش و تلاش را ضعیف ساخته و غم و اندوه به بار مى‏ آورد«1»یا گنانی مانند سوءظن آرامش جامعه را بر هم مى‏ زند،همان گونه که آرامش روح صاحبان این رذیله اخلاقى را بر هم مى‏ زند،کسى که سوءظن دارد،از همه وحشت دارد و گاه تصور مى ‏کند که همه بر ضد او گام بر مى‏ دارند و دائماً باید حالت دفاعى به خود بگیرد.
همیشه انسان در کنار دوستانش آرامش بیشتری دارد ولی شخصی که سوء ظن دارد نمی تواند در کنار دوستانش صفا و صمیمیت داشته باشد چون نسبت به آن ها اعتماد ندارد همان گونه که امیر المومنین می فرماید:
کسى که سوءظن بر او غالب شود هرگز میان او و دوستانش صلح و صفا و آرامش برقرار نخواهد شد
حرص:حرص در لغت،علاقه شدید به چیزی همراه با سعی و کوشش برای رسیدن به آن را می گویند و در اصطلاح علمای اخلاق به حالتی در نفس می گویند که انسان به سبب آن مشغول جمع نمودن امور زاید بر نیازش باشد.
انسان حریص هرگز سیر نمى ‏شود،به همین دلیل دائماً براى جمع و اندوختن ثروت تلاش مى ‏کند،آدم حریص روز به روز خود را گرفتار تر مى‏ کند تا آن جا که راه نجات را به روى خود مى‏ بندد چنانکه در مثال بسیار زیبایی در کلمات امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت فرمودند:
آدم حریص نسبت به دنیا مانند کرم ابریشم است که هر چه بیشتر بر اطراف خود می تند«و پیله را ضخیم تر می کند»سخت تر می تواند از آن خارج شود و سر انجام درون پیله خود می میرد.«1»
همان گونه که شخصی که پشت میله های زندان است آرامش ندارد شخص حریص هم برای خود زندانی درست کرده است که اگر دست ار حرص برندارد عاقبت در این زندان خواهد مُرد و هیچگاه از اموالی که جمع نموده است در جهت خوشی استفاده نمی کند همان گونه که امیر المومنین می فرماید:حرص مرکب رنج و زحمت است
حسد:در لغت به معنی بدخواهی و خواستن از بین رفتن نعمت و سعادتِ دیگری است و در اصطلاح نیز به معنی آرزو کردن زوال و نیستی نعمت کسی که استحقاق آن نعمت را دارد.
حسود دائماً ناراحت است و همین امر سبب بیمارى جسمى و روانى او مى‏ شود،هر اندازه دیگران صاحب موفّقیّت بیشتر و نعمت‏ هاى زیاد تری می شوند او به همان اندازه ناراحتی اش بیشتر مى‏ شود تا آن جا که گاه خواب و آرامش و استراحت را به کلّى از دست مى‏ دهد و بیمار و رنجور و نحیف و ضعیف مى‏ شود،در حالى که امکانات خوبى دارد و اگر این صفت زشت را از خود دور مى‏ ساخت براى خودش زندگى آبرومند و مرفّهى داشت.همان گونه که امیر المومنین می فرماید:
بدترین زندگی از نظر آرامش زندگی حسود است«3»و در روایت دیگری می فرماید:حسود راحتی ندارد
تعصب و لجاجت: تعصّب یعنى وابستگى غیر منطقى به شخص،عقیده یا عادت و رسم خاصّى،تعصب حجاب ضخیمى بر دیده عقل انسان مى‏ افکند،و او را از درک حقایق و خیر و شرّ و مصلحت و مفسده و عاقبت امور و پیدا کردن راه چاره محروم مى ‏سازد.
بالاخره تعصّب و لجاجت هم دنیاى انسان را بر باد مى ‏دهد و هم آخرت او را،چرا که در دنیا سرچشمه عداوت‏ ها و جدایى ‏ها و اشتباهات فراوان و از دست دادن آرامش مى‏ شود و در آخرت سبب دورى از رحمت خدا، همان گونه که مولای متقیان می فرماید:
لجاجت از همه چیز زیانبار تر است،هم در دنیا و هم در آخرت
بخل:بخل در عبارات دینی خودداری از خرج کردن مال در مواردی است که نباید از آن خود داری نمود،شخص بخیل» زندگى فقیرانه ‏اى دارد،زیرا، هنگامى که «بخل» انسان شدید مى شود نسبت به خودش هم بخیل مى‏ شود و آسایش زندگى‏ اش از بین مى‏ رود؛چون همیشه در فکر حفظ اموال خویش و افزودن آن است.همان گونه که رسول گرامی اسلام می فرماید:
آرامش و آسایش بخیل از تمام مردم کمتر است
لطفا نظرات و سوالات خود را در قسمت نظرات وبلاک
راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت




نویسنده: سجاد(سه شنبه 90/7/19 :: ساعت 7:56 عصر)
نظرات ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ