سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 990553 | بازدیدهای امروز: 104| بازدیدهای دیروز: 20
درباره خودم

جواب سوالات
سجاد
لطفا سوال خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت مطرح کنید..و در این جا پاسخ سوال خود را ببینید: آدرس وبلاک راه فضیلت: http://tavasool.parsiblog.com/
لوگوی وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات
لینک های دوستان
اشتراک
 

 

جهل و نادانی: کمبود ویتامین‏ ها در بدن، انسان را آماده پذیرش میکرب ‏ها مى‏ کند و یا بیمارى‏ ها را پرورش و گسترش مى ‏دهد، کمبود دانش و فهم و علم نیز انسان را مستعد انجام کناهان می نماید همان گونه که خداوند در قرآن کریم می فرماید:
و بنى اسرائیل را سالم از دریا عبور دادیم ناگاه در راه خود به گروهى رسیدند که اطراف بتهایشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. در این هنگام، بنى اسرائیل به موسى گفتند:تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان‏گونه که آن ها معبودان و خدایانى دارند!موسی گفت:شما جمعیّتى جاهل و نادان هستید!«1»
خداوند علت این درخواست که گناهی بسیار بزرگ می باشد را جهل و نادانی بیان کرده است
و حضرت لوط نیز در مقابل قوم گناهکار خودش که دنبال همجنس بازی بودند علتش را جهل و نادانی بیان می کند و خداوند سخن او را در قرآن بیان می کند و می فرماید:
آیا شما بجاى زنان، از روى شهوت به سراغ مردان مى‏ روید؟! شما قومى نادانید«2»
امیر المومنین علیه السلام نیز در این باره می فرماید:
گستاخى و جرأت بر نافرمانى خدا را جز جاهل و شقى روا نمى‏ دارد«3»
باز حضرت در کلام دیگری می فرماید:
جهل مرکز زشتى است، جهل ریشه و پایه زشتى است، جهل موجب تباهى معاد انسان است‏«4»
قوانین و سنت های غلط بشری: انسان هنگامى از آلودگى‏ ها و گناهان مختلف نجات مى‏ یابد که در پرتو قانون کامل و اجراى آن قانون زندگى کند، قانونى که تمام ویژگى‏ هاى ساختار انسان را مورد توجه دقیق قرار داده و آن چه را که موجب تکامل بشر و باعث رستگارى و نجات او از انحرافات و کژراهه‏ ها است تامین نماید. چنین قانونى جز قانون الهى نخواهد بود. چرا که خداوند آفریدگار انسان و به تمام خصوصیات روحى و جسمى او آگاه مى‏ باشد و مى‏ داند که چه قانون و برنامه‏ اى انسان را رستگار مى‏ سازد. روى این اساس نتیجه مى‏ گیریم که قوانین غلط بشرى یکى از عوامل و زمینه‏ هاى فرهنگى گناه است چرا که این قوانین بجاى آن که نجات بخش باشد گمراه کننده است.همان گونه که امیر المومنین علیه السلام می فرماید:
همواره پیدایش فتنه ‏ها، پیروى از هوس ‏هاى آلوده و احکام و قوانین مجعول و اختراعى مانند قوانین بشرى است، احکامى که با کتاب خدا مخالفت دارد«5»
قوانینی مانند  آزادى بى قید زنان و کشف حجاب، لغو قوانین قصاص و حدود و دیات، ازدواج با همجنس یا همان همجنس بازى، آزادى زن در طلاق دادن شوهر، اختلاط مدارس دختر و پسر، شرایط سنگین قانون ازدواج، گناه شمردن ازدواج مؤقت و آزادى زناى با رضایت، قانونى بودن مشروبات الکلى، قانونى بودن کورتاژ، آزادى سرمایه دارى و یا لغو مالکیت خصوصى و....از قوانین باطل بشیرت می باشد که انسان ها را به پرتگاه گناه می برد..
التقاط و تحریف: عبارت از آن است که قانون الهى را تغییر داده و دستکارى کنند مقدارى از قوانین بشرى در داخل آن کرده و معجونى از قانون بشرى درست کنند که سر از بدعت و دین سازى بیرون مى ‏آوردو آن را به عنوان قانون خدا معرفى نمایند.
 اگر باطل کاملًا از حق جدا مى‏ شد بر جویندگان حقیقت پوشیده نمى‏ ماند و اگر حق از باطل، خالص و جدا مى‏ شد زبان دشمنان از بدگویى به حق قطع مى ‏گردد همان گونه که امیر المومنین می فرماید:
ولى قسمتى از حق و قسمتى از باطل را مى‏گیرند و به هم مى‏آمیزند اینجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى‏ شود.«6»

لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  یا در وبلاک  معراج بنویسید برای ورد به وبلاک معراج روی کلمه معراج کلیک کنید  معراج همچنین شما می توانید سوالات خود را در قسمت اخلاق و عرفان سایت ذی طوی بنویسید و پاسخ های کارشناسان این قسمت را ببینید برای ورد به سایت ذی طوی  روی کلمه ذی طوی  کلیک کنید

منابع:
1:وَ جاوَزْنا بِبَنی‏ إِسْرائیلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‏ قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلى‏ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا یا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً کَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ « اعراف آیه 238»
2:أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ«نمل آیه 55»
3: «لا یجترى على الله الا جاهل شقى‏ «نهج البلاغه نامه شماره 53»
4: الجهل معدن الشر، الجهل اصل کل شر، الجهل یفسدالمعاد«فهرست غرر ماده جهل»
5: «انمّا بَدءُ وُقوعِ الفِتَن اهواءٌ تُتَّبع و احکامٌ تُبتَدَع، یُخالَف فیها کتاب اللّه‏«نهج البلاغه خطبه 50»
6: «ولکن یؤخذ من هذا ضعث و من هذا ضعث فیمزجان! فهنالک یستولى الشیطان على اولیائه‏ « نهج البلاغه خطبه 50»




نویسنده: سجاد(جمعه 91/3/19 :: ساعت 8:20 صبح)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ