• وبلاگ : جواب سوالات
  • يادداشت : من رابطه جنسي داشته ام «الان پشيمان و عاشقم چه كنم؟»
  • نظرات : 18 خصوصي ، 33 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + الي 
    سلام خيلي عذرخواهي ميکنم بابت سوالم من سالها خودارضايي ميکردم و چون نميدونستم که کارم گناهه و خودارضاييه فکر ميکردم مشکلي نداره اگه ميدونستم حتما کارمو ترک ميکردم چون بسيار پايبند به مسائل مذهبي بودم چون با اين کار زماني که ناراحت يا عصباني بودم آروم ميشدم ولي زمانيکه از اين مسائل سردرآوردم چندين بار تمام تلاشمو کردم که ترک کنم ولي به نوعي عادت برام شده بود تا اينکه ازدواج کردم و ااز خدا هم کمک خواستم تا ديگه تکرار نکنم و خيلي هم موفق بودم به نوعي که به ندرت شايد5ماه يکبار اينکارو ميکردم تا اينکه يه روز پدرشوهرم يه هو همينطوري اومد به سينه هام دست زد و فشار داد و چندين مرتبه از جانب ايشون تکرار شد و من هميشه به اين موضوع فکر ميکنم و همسرم هم صبح تا شب سرکاره نميتونيم هروقت خواستيم پيش هم باشيم چندبار به همسرم زنگ زدم و اصرار که بياد پيشم نيومد جدي نميگيره تا اينکه يه روز چنان فشاري رو تحمل کرده بودم که تاشب بياد زمانيکه اومد چنان دعواي بدي کرديم که ديگه بهش نميگم بياد دوباره خودارضايي ميکنم و حدود يک ماهه که هر روز اين مشکلو دارم خسته شدم توبه کردم چندبار حتي نمازم ميرم مسجد غسل توبه ميکنم ولي موفق نميشم خيلي دوست داشتم کارهمسرم تا غروب طول ميکشيد مدامم به پدرشوهرم فکرميکنم ولي نميدونم بايد چه رفتاري باهاش داشته باشم تا کاراش تکرار نشه درضمن من هميشه جلوي پدرشوهرم سنگين ميگردم و رعايت ميکنم نميدونم هم ايشون منظور داره يا نه؟چون کلا آدم راحت و شوخيه و انگار حدود اجتماعي رو نميدونه.ممنون ميشم کمک کنيد؛از 15سالگي خودارضايي شروع شد و 18سالگي فهميدم گناه داره و 3ساله ازدواج کردم و 23سالمه