• وبلاگ : جواب سوالات
  • يادداشت : من عاشق دختري هستم ولي پدرم مخالفه چكار كنم؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + اناهيتا 
    سلام حاج اقا ممنون از زحمات بي وقفه ي شما من14سالمه به يکي ازهمکلاسي هام که هم سنمه به شدت علاقه دارم وميخوام دراينده باهاش ازدواج کنم حس ميکنم ايشون هم منودوست داره ازنگاه هاش متوجه شدم خجالت ميکشم بهش بگم که2ساله عاشقش شدم ايشون هم به خاطرغرورش هيچ حرفي نميزنه مامانامون باهم دوستن ولي ماحتي يه کلمه هم باهم حرف نزديم جزمباحث درسي توروخدا بگيدچکارکنم؟تاحالا کسي روتا اين حد دوست نداشتم
    پاسخ

    در ازدواج سه اصل وجود دارد که هر کس بر خلاف ان عمل کند قطعا شکست خواهد خورد و اين شکست ممکن است به روح و روان او ضربه بسيار سختي بزند يا ابرويش از بين برود و اين سه اصل به ترتيب مي باشد:اصل اول: توافق خانواده ها: يعني در ازدواج اولين و مهمترين اصل که بايد قبل از هر چيزي باشد توافق دو خانواه اي است که مي خواهند با هم وصلت کنند و تا اين توافق صورت نگيرد قطعا ازدوج هم به هم مي خورد و زندگي تشکيل نمي شوددوم: توافق مالي: يعني توافق بر سر مهريه و جهيزيه و شيربها که اين در مرحله بعد از توافق خانوادگي است و بسياري بودند که در مرحله اول به توافق رسيدند و خانواده ها همديگر را قبول کردند ولي در توافق مالي به هم نرسيدند و لذا ازدواج خراب شدسوم: پسند قلبي دختر و پسر: يعني بعد از اين که توافق بين خانواده ها صورت گرفت و در مساله مهريه و جهيزيه هم به توافق رسيدند تازه نوبت به اين مي رسد که دختر و پسر همديگر را ببينند و با هم حرف بزنند و از علاقه نسبت به يکديگر با خبر بشوند که اگر با هم تفاهم داشتند و به هم علاقه مند بودند که اين ازدواج سر مي گيرد و اگر مخالف بودند و توافق نداشتند اين ازدواج منتفي مي شود ...کسي که طبق اين اصول پيش برود قطعا شکست روحي نخواهد خورد چون مساله پسند قلبي در اخرين مرحله اتفاق مي افتد و اگر اين ازدواج سر نگيرد به کسي ضربه اي وارد نمي شود ولي کساني که اين مرحله سوم را در اول انجام مي دهند يعني قبل اين که خانواده در جريان باشد و قبل اين که خواستگاري صورت بگيرد و توافقي انجام بشود خود سرانه با پسري رابطه برقررا مي کنند و عاشق مي شوند در بسياري از موارد که اين دوستي و عاشقي به سمت ازدواج نمي رود بلکه به انحراف و مسائل جنسي کشيده مي شود و در مواردي هم که به سمت ازدواج پيش مي رود با مخالفت خانواده ها روبرو مي شود که گاها ابروي دختر مي رود يا او به عشق نافرجام مي رسد و ....پس اگر کسي زندگيش را دوست دارد و عواطفش برايش مهم است بايد طبق اين اصول حرکت کند و طبق اين اصول همسر اينده اش را انتخاب نمايد تا ضمن محفوظ ماندن مساله ناز و نياز در ازدواج از ضربه هاي روحي و رواني و عشق نافرجام و انحراف و ...محفوظ بماند.