سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 982690 | بازدیدهای امروز: 3| بازدیدهای دیروز: 40
درباره خودم

جواب سوالات
سجاد
لطفا سوال خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت مطرح کنید..و در این جا پاسخ سوال خود را ببینید: آدرس وبلاک راه فضیلت: http://tavasool.parsiblog.com/
لوگوی وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات
لینک های دوستان
اشتراک
 

 

سوال:اگراززندگی خسته باشیم باید چکارکنیم؟من امیدی ندارم خستم داغونم هیچکس دوستم نداره..
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
دوست گرامی ممنون از این که سوال خود را با وبلاک راه فضیلت در میان گذاشتید ان شاالله همیشه موفق باشید ..بنده با حول و قوه الهی مطالب زیادی را در مورد امیدواری نوشته ام که شما می توانید با کلیک روی هر مورد مطلب مورد نظر را مطالعه بفرماید:

من گاهى از خودم و از خدا نا امید مى‏ شوم و خود را لایق سیر و سلوک نمى‏ دانم،چه کنم؟

تحولات فقط با امید به خداوند امکان پذیر است

آیه امید.....از رحمت خدا نا امید نشوید

پایگاه گناه کاران ...از رحمت خدا نا امید نشویم...

عوامل نا امیدی کشف شد

مطلبی عجیب......

صادقانه ترین امید ها

بعد از هر سختی آسایشی هست...مواظب باشیم نا امید نشویم داستان

فاطمه و کلمات امید بخش

قتل ...جرات بر گناه...بد گمانی...اثرات نا امیدی

بهترین داروی نا امیدی ...آسان تهیه کنید

آنتی نا امیدی

ان شاالله که با مطالعه مطالب فوق بر نا امیدی خود غلبه کنید این مبحث به صورت کلی مورد برسی قرار گرفته است با امید سلامتی و شادی همه شما گرامیان.
صلوات را فراموش نکنید..اللهم صل علی محمد و ال محمد

لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت

 




نویسنده: سجاد(پنج شنبه 90/10/15 :: ساعت 8:23 عصر)
نظرات ()

جهت دیدن پاسخ هر کدام از سوالات روی آن کلیک کنید ..خواهشا دوستان ضمن دیدن سایت بیت الاحزان آن را لینک نمایید به این آدرس:      http://www.beytolahzan.net   

روش برخورد با جنس مخالف در جوانان


 روش درمان خود ارضایی در جوانان


 روش کنترل غریزه و شهوت در جوانان


 چگونه می توانیم روی جوانان تاثیر گزار باشیم




نویسنده: سجاد(چهارشنبه 90/10/14 :: ساعت 6:59 عصر)
نظرات ()

سوال:ببخشید یه سوال داشتم: میشه درباره صیغه کردن که خیلی از روحانیون انجام میدن بنویسید؟ درباره قانون هایی که اسلام برای صیغه گذاشته و اینکه در این زمان آیا باز هم مثل زمان پیغمبر صیغه کردن اشکال نداره؟ شما میگید اشکال نداره اما آیا این خیانت به زن نیست؟ خواهشا در این مورد مطلب بنویسید.چون ما گیج شدیم ب خدا
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
ممنون که سوال خود را با این وبلاک در میان گذاشتید اما این طور نیست که خیلی از روحانیون مشغول صیغه کردن زنان باشند اما چون حکم الهی را برای مردم میگویند مردم خیال میکنند که روحاینون شب و روز مشغول صیغه کردن هستند.اما جواب سوال شما:
هر چند اسلام جهت تأمین غرایز جنسى مردان، آنها را به ازدواج موقت فرا خوانده، اما این رویکرد،نباید جانب‏دارى یک طرفه آن هم به منفعت مردان تلقى و تفسیر نشود، بلکه در واقع با تجویز این عمل ابتدا مسیر خدمت به زنان و بالتبع چاره جویی برای مردان را مد نظر داشته است چرا که:
1:ساختار ازدواج موقت، یک ساختار دو سویه است و لزوما هر دو سوى آن که زن و مرد هستند سود می برند.به همین جهت اختصاص به مردان ندارد بلکه حتى زنان بى‏ شوهر نیز مى‏ توانند همسر موقت مردان بى‏ همسر باشند.تنها نکته ‏اى که باقى مى‏ ماند این است که به نظر اکثر مراجع تقلید،چنانچه دختر باکره ای که تاکنون سابقه‏ ى ازدواج با همسری را نداشته است بخواهد به عقد موقت پاسخ مثبت دهد، بایستى از پدر، یا جد پدرى کسب اجازه نموده و پس از جلب رضایت وى، نسبت به پذیرفتن عقد موقت ( ازدواج کوتاه‏ مدت - موقت) اقدام کند. به هر صورت در ازدواج موقت،تساوی دوطرفه برقرار گشته و همچنان که مردان عَزَب و بی زن مى‏ توانند چنین ازدواجى انجام دهند هیچ مانعى بر سر راه زنان بی شوهر نیز وجود ندارد.البته نیاز به توضیح ندارد که شرط کسب اجازه از پدر دختر،توسط دختر یا پسر به منزله‏ ى روشى جهت حفظ امنیت روحى - جسمى دختر مى ‏باشد. چه این که،شناخت پسران و انگیزه‏ هاى آن ها،نیاز به پختگى خاصى داشته که غالبا پدران از شناخت آن ها و درک مصلحت دختر برمى ‏آیند.
2:گزینه اول از دیدگاه اسلام،ازدواج دائم است و ازدواج موقت،انتخاب دوم،و علاج واقعه در ظرف اضطرار است که باید تنها در تحت شرایط خاص به سراغ آن رفت.اسلام با توصیه به تسهیل ازدواج و زدودن موانع و تشریفاتى زن و مرد هر دو را با یک زبان به ازدواج دائم تشویق کرده است . هر دو را به یک میزان به فراهم‏ سازى مقدمات لازم جهت ازدواج دائم دختران سفارش نموده. به این ترتیب اسلام از دو ناحیه به پشتیبانى دختران اقدام کرده:
در موضع اول،به صورت غیرمستقیم و از طریق توصیه پسران به تسریع در ازدواج و سفارش عمومى بر زدودن تشریفات ازدواج کرده است تا پسران زودتر به انتخاب همسر بپردازند.
در موضع دوم،در احادیث متعدد تأکید نموده که سعادت پدر و دختر در آن است که به محض فراهم شدن آمادگى‏ هاى جسمى و روحى دختران،هر چه زودتر نسبت به شوهر دادنشان اقدام گردد.
3:رویکرد همگانى اسلام در مورد ازدواج این است که پسران و دختران با رعایت عفاف و دور نگه داشتن خود از عوامل تحریک‏ زا،منتظر فرصت تحقق ازدواج باشند و اگر فعلاً عمل ى‏سازى این پیوند برایشان میسر نیست،تنها راه چاره در حفظ و حفاظت خود از دام ‏هاى شیطان است.
4:چنانچه در قرآن یا اکثر روایات مشاهده مى ‏شود که روى سخن با پسران است تا دختران،بدین علت است که پسر،مظهر نیاز است و دختر، نمایان گر ناز و این پسر است که باید اقدام به خواستگارى کند و عموما دختران پاک‏دامن و عفیف از تظاهر این‏ گونه‏ خواسته ها پرهیز ‏کنند.پس، هر چند خطاب‏ ها، یک طرفه است اما:
اولاً، جهت مراعات احساسات دختران و حفظ حجب و حیاء آن هاست.
ثانیا،مفهوم این عبارات از گستردگى و شمول برخوردار بوده و انحصار به جنس مرد ندارد.
ثالثا، وقتى به مردان توصیه شود که زودتر ازدواج کنید و به خانواده ‏ها هم توصیه گردیده که مسائلى از قبیل ادامه تحصیل، سربازى، اشتغال، سن و... را مانع و بهانه قرار ندهید و به پدر دختران هم سفارش کرده هر چند دخترتان در این باره چیزى نمى‏ گوید ولى در فکر آینده ‏اش باشید دیگر چیزى تحت عنوان بى ‏توجهى به دختران باقى نخواهد ماند و چنانچه پدر دختر به او اجازه دهد که در قالب ازدواج موقت،با پسرى ازدواج کند، بهره‏ مندى دختر از چنین نکاحى تضمین گشته است. همچنان که دختران با سابقه شوهردارى که به نحوى از شوهر جدا شده ‏اند نیز مى ‏توانند بدون اجازه پدر، ازدواج موقت نمایند.
با توجه به این مطالب که ازواج موقت طرفینی می باشد اگر ازدواج موقت با شرایط دینی و اسلامی صورت گیرد، خیانت محسوب نمی شود، اما اگر افراد بدون این که شرایط را رعایت کنند به دنبال هوسرانی و تنوع‌ طلبی بروند، قطعاً با مشکل مواجه خواهند شد.
در پایان این روایت زیبا را خدمت شما تقدیم می کنم ان شاالله که مورد رضایت خداوند واقع شود
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند :
دو نفری که ازدواج موقت می نمایند هنگامی که با هم صحبت می کنند، کلام آنها تسبیح خداوند است و هنگامی که دست همدیگر را گرفتند، گناهانشان از میان انگشتانشان فرو می ریزد. هنگامی که یکی از آنان دیگری را می‌بوسد، خداوند برای هر بوسه، ثواب یک حج و عمره را می‌دهد و هنگامی که از هم جدا می‌شوند خداوند برای هردوی آنان به هر لذت و شهوتی که برده‌اند، حسنه‌ای به بزرگی کوه‌های بسیار بلند در نامه عملشان می‌نویسد و هنگامی که بلند شده و غسل کردند، خداوند گناهان آنها را می‌بخشد و آبی بر مویی از موهایشان مرور نمی‌کند، مگر اینکه خداوند برای هر یک از آنها ده ثواب نوشته و ده گناه محو کرده و ده درجه بالا می‌برد. پس پیامبر (ص) فرمودند: و برای هرکسی که پیوند بین آنها را ایجاد کرده باشد، همین ثواب‌ها خواهد بود. و در ادامه فرمودند یک درهم ( خرج برای ) ازدواج موقت، از هزار درهمی که در راه خدا خرج شود برتر است، به خدا سوگند که ازدواج موقت برتر است و آن چیزی است که قرآن درباره آن سخن گفته و سنت بر آن جاری شده است .«لثانی اللخبار ج1 ص 244 »

لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت




نویسنده: سجاد(شنبه 90/10/10 :: ساعت 8:16 عصر)
نظرات ()

سوال:چند همسری که همه فکر میکنن که قرآن گفته  داشتن 4 همسر مجازه...اما اینو شرط کرده که اگر میتوانید عدالت را بین هر 4 آنها برقرار کنید بگیرید...و در جای دیگه فرموده که شما نمیتوانید عدالت را بین 4 همسر برقرار کنید پس به یک همسر اکتفا کنید...
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
خداوند در قرآن می فرماید:
و اگر مى ‏ترسید که به هنگام ازدواج با دختران یتیم،عدالت را رعایت نکنید،از ازدواج با آنان، چشم‏ پوشى کنید و با زنان پاک دیگر ازدواج نمائید، دو یا سه یا چهار همسر و اگر مى‏ ترسید عدالت را درباره همسران متعدد رعایت نکنید،تنها یک همسر بگیرید، و یا از زنانى که مالک آنهائید استفاده کنید،این کار،از ظلم و ستم بهتر جلوگیرى مى‏ کند«1»
و در آیه ای دیگر فرموده:
شما هرگز نمى‏ توانید از نظر محبّت قلبى در میان زنان، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید! ولى تمایل خود را بکلّى متوجّه یک طرف نسازید که دیگرى را بصورت زنى که شوهرش را از دست داده درآورید! و اگر راه صلاح و پرهیزگارى پیش گیرید،خداوند آمرزنده و مهربان است«2»
 منظور از عدالت که جزو شرائط تعدد همسر ذکر شده است چیست؟
آیا این عدالت مربوط به امور زندگى از قبیل هم‏ خوابگى و وسایل زندگى و رفاه و آسایش است یا منظور عدالت در حریم قلب و عواطف انسانى نیز هست؟
شکی نیست که عدالت در محبت‏ هاى قلبى خارج از قدرت انسان است چه کسى می تواند محبت خود را که عواملش در بیرون وجود اوست از هر نظر تحت کنترل درآورد؟بهمین دلیل رعایت این نوع عدالت را خداوند واجب نشمرده و در آیه 129 همین سوره نساء میفرماید وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ: شما هر قدر کوشش کنید نمی توانید در میان همسران خود از نظر تمایلات قلبى عدالت و مساوات برقرار سازید.
بنا بر این محبت‏ هاى درونى مادامى که موجب ترجیح بعضى از همسران بر بعضى دیگر از جنبه‏ هاى عملى نشود ممنوع نیست، آن چه مرد موظف به آن است رعایت عدالت در جنبه‏ هاى عملى و خارجى است.
از این بیان روشن می شود:کسانى که خواسته ‏اند از ضمیمه کردن آیه فوق فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَواحِدَةً) به آیه 129 وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ چنین نتیجه بگیرند که تعدد زوجات در اسلام مطلقا ممنوع است،زیرا در آیه نخست آن را مشروط به عدالت کرده،و در آیه دوم عدالت را براى مردان در این مورد امرى محال دانسته است،سخت در اشتباهند زیرا همانطور که اشاره شد عدالتى که مراعات آن از قدرت انسان بیرون است،عدالت در تمایلات قلبى است، و این از شرائط تعدد زوجات نیست و آنچه
از شرائط است عدالت در جنبه‏ هاى عملى است.
گواه بر این موضوع ذیل آیه 129 همین سوره می باشد آنجا که می فرماید:
فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ" یعنى
:اکنون که نمیتوانید مساوات کامل در محبت میان همسران خود رعایت کنید لا اقل تمام تمایل قلبى خود را متوجه یک نفر از آنان نسازید که دیگرى را به صورت بلا تکلیف در آورید
نتیجه اینکه کسانى که قسمتى از این آیه را گرفته و قسمت دیگر را فراموش کرده ‏اند گرفتار چنان اشتباهى در مسئله تعدد زوجات شده ‏اند که براى هر محققى جاى تعجب است.
از این گذشته از نظر فقه اسلامى و منابع مختلف آن در میان شیعه و اهل تسنن مسئله تعدد زوجات با شرائط آن جاى گفتگو و چانه زدن نیست و از ضروریات فقه اسلام محسوب مى‏شود.«3»

لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت
منابع:

1:وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى‏ فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ ذلِکَ أَدْنى‏ أَلاَّ تَعُولُو«نساء آیه 3»
2:وَ لَنْ تَسْتَطیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحیم«نساء آیه 129»

3:تفسیر نمونه، ج‏3، ص: 256




نویسنده: سجاد(شنبه 90/10/10 :: ساعت 7:20 عصر)
نظرات ()

سوال:میگن وقتی ادم بمیره تا زمانی که جنازش دفن نشده روحش ازاده وبه سمت خدا نمیره این درسته؟اگه اینجوری باشه من عموم تا 15 روز جنازش دفن نشد یعنی روحش  ازاد بود وبه دیدن ما میومد این منطقی نیست؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
آیات متعددی از قرآن کریم حاکی از وجود عالمی میان وقوع مرگ تا قیامت است که شخص متوفّی تا برپایی قیامت در آن متنعّم یا معذّب می‌باشد. برخی از این آیات عبارتند از:آل عمران‌؛ آیه 169، مؤمنون‌؛ آیه 100، مؤمن‌/11 و...(المیزان‌، علامه طباطبایی‌؛، ج 1، ص 347، مؤسسة الاعلمی‌، بیروت‌.)
2:روح انسان‌، بلافاصله پس از مرگ وارد عالم برزخ می‌گردد؛ خواه او را در قبر خاکی بگذارند یا خیر. و اساساً، عالم قبر (عالم برزخ‌)؛ غیر از قبری است که در دل‌ِ خاک‌، برای خاک‌سپاری بدن انسان حفر می‌گردد. به دیگر سخن انسان پس از مرگ‌، حیات جدیدی را در عالم برزخ آغاز می‌کند و این امر، منوط به دفن شدن در قبر نیست‌. البته احکام و حوادثی وجود دارد که مربوط به بعد از دفن است‌. مانند نماز لیلة الدفن و سؤال نکیر و منکر
در روایت مفصّلی است از حضرت امیرالمؤمنین که آن حضرت در وصف مرگ انسان و انتقال او به قبر و شاهدات او در قبر توضیحاتی می فرماید که ما به قسمتی از آن اشاره می کنیم، در بخشی که مربوط به مرگ مؤمنان و مشاهدات آنان است این چنین می فرماید: ... او می شناسد کسی را که او را غسل می دهد و قسم می دهد افرادی را که جنازة او را حمل می کنند که به سرعت ببرند و زودتر به خاک بسپارند و وقتی که او را وارد در قبرش می کنند دو مَلَک به نزد او می آیند و آن دو، دو فرشتة بازپرسی و باز جوئی کننده از عقائد و کردار او هستند ...
با توجه به دو نکته یاد شده و این بخش از روایت حضرت امیرالمؤمنین می توانیم نتیجه می گیریم که شب اول قبری که در روایات ما برای اموات ذکر شده و شرح حال آنها در قبر می باشد مراد شب اولی که ما به حساب دنیایی می سنجیم نیست یعنی این چنین نیست که اگر قسمتی را صبح دفن کنند حتما 10 یا 12 ساعت باید بگذرد تا شب هنگام شود آنگاه فرشتگان پرس و جو بیایند و از او سؤالاتی بنمایند بلکه به محض دفن شدن فرشتگان بازپرس به سراغ میت می آیند چرا که عالم برزخ شب و روزی چون عالم دنیا ندارد و اگر شبی برای میّت ذکر شده است، شاید شب برای او مشتمل می شود درست شبیه حالت خواب که آدم در خواب می بیند در شبی هولناک را می گذراند و حال آنکه در وسط روز خوابیده است همانگونه که در وسط روز انسان خواب شب تار را می بیند، همین طور است که انسان را در روز دفن می کنند و همان لحظه شب اول قبر او باشد در حقیقت میت در عالم قبر و برزخ شب برای او نمایان می شود در این روایت هم آمده به محض دفن کردن میت فرشتگان بازپرس به سراغ میت می آیند.
البته شب اول قبر تنها برای کسانی نیست که دفن می شوند حتی کسانی هم که بدنشان دفن نمی شود، باز عذاب قبر دارند سؤال قبر دارند شب اول قبر هم خواهند داشت وقتی قبر را به معنی عالم برزخ گرفتیم و شب آنجا را هم، مخصوص به وضع آنجا دانستیم لذا لازم نیست تا حتماً میت دفن شود آنگاه مراسم شب اول قبر برزخ صورت پذیرد«ر.ک، جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، ج 21، ص222. »
لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت




نویسنده: سجاد(چهارشنبه 90/10/7 :: ساعت 6:39 عصر)
نظرات ()

سوال:آیا هر مادری که اسم مادر روش هست جایش در بهشت هست؟مقصود از این که می گویند بهشت زیر پای مادران است چیست؟ آیا احترام گذاشتن فرزند به مادری که به فرزندانش ظلم می کند جایز است؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
دوست گرامی ممنون از این که سوال خود را با وبلاک راه فضیلت مطرح کردید ان شاالله که در تمام مراحل زندگی موفق باشید و ان شاالله همه مادران از روی دل سوزی فرزندانشان را تربیت اسلامی نمایند در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم که:
ائمة‌اطهارعلیهم السلام در روایات فراوانی به بیان منزلت والدین پرداخته اند یکی از این احادیث، روایت شریفة "الجنه تحت اقدام الأمّهات«بهشت زیر پای مادران است»«1» می باشد. در تفسیر این حدیث دو وجه به نظر می رسد:
اوّل:در ضرب المثل ها برای شخص آگاه به وضعیت جغرافیایی و مکانی شهر می گویند:فلانی همة شهر زیر پایش است. این حرف کنایه از این که شخص بر تام مکان های شهر و نقاط مختلف آن مسلط است. حال در مورد مقام مادر فرمود:بهشت زیر پای مادران است، این روایت کنایه از این که مادر بر بهشت مسلط است.اگر فرزند آرزوی بهشت دارد،باید مادر از او راضی باشد،و رضایت او شرط ورود به بهشت است. و این مطلب فهمیده نمی شود که خود او هم بهشتی باشد
دوّم:روایت دیگری در مورد مادر وارد شده که :در زیر پای مادران، باغی از باغ های بهشت است«2»از مجموع این دو روایت می توان این نکته را برداشت کرد که  رضایت پدر و مادر شرط ورود به بهشت است، زیرا در این روایت فرموده: در زیر پای مادران باغی از باغ های بهشت است. طبق روایات،‌بهشت دارای درجات مختلف می باشد که هر درجه به فراخور مقام و استحقاق به افراد تعلّق می گیرد. این مرتبه از جنت،‌مستحق کسانی استکه مادر از آن ها راضی باشد.
با توجه به مطالب بالا،روشن می گردد که معنای روایت این نیست که هر زنی بمیرد،‌وارد بهشت می شود، بلکه فقط اهمیت مقام مادر را نسبت به فرزند یادآور می شود.
این که گفته "بهشت زیر پای مادر است"و نگفته "بهشت در دست مادر است" شاید می خواهد بگوید آن قدر باید در برابر مادرت متواضع باشی که حتی کف پای او را به صورت بمالی یا ببوسی و این قدر به او احترام بگذاری!شاید خود مادر اصلا مستحق بهشت نباشد
نکتة‌دیگر: به فرزندان گوشزد کند مبادا به خاطر ابن که مادر در اثر پیری یا جهات دیگر، حرف ها یا کارهایی که شما نمی پسندید، انجام دهد، نسبت به او بی اعتنا باشی و یا پدر را بر او ترجیح دهی یا زنت یا شوهرت را بر او ترجیح دهی!
پیامبر فرمود: "إذا کنت فی صلوة التصوع فإنْ دعاک والدک فلا تقطعها و إن دعتک و الدتک فاقطعها؛«3»هنگامی که نماز مستحبی می خوانی، اگر پدرت تو را صدا کرد، نمازت را قطع نکن،‌ ولی اگر مادرت تو را صدا زد،‌نمازت را قطع کن و به او جواب بده.
همه این ها این را می فهماند که احترام مادر بسیار لازم است.ولی این را نمی فهماند که زن به صرف مادر بودن به بهشت می رود بلکه بهشت رفتن هر کسی بستگی به اعمال خوب او دارد اگر بگوییم هر مادری به صرف مادر بودن بهشت می رود خیلی از مادرها هستند که مرتکب قتل یا زنا یا غیبت و یا تهمت و ...می شوند و اگر فقط به خاطر بهشت رفتن به بهشت بروند این اصلا با عقل جور در نمی آید..
پاسخ قسمت دوم سوال شما:
حضرت زهرا سلام الله علیها در مورد فلسفه‏ احسان به والدین مى ‏فرماید:خدا نیکى به پدر و مادر را لازم کرد براى این که شما را از غضب خود مصون بدارد«4»
هر چند پدر و مادر رفتار صحیحی با فرزند نداشته باشند، فرزند موظف به گرامی داشت والدین و کسب رضایت آنان است و نمی تواند مقابله به مثل نماید.فردی نزد پیامبر صل الله علیه و آله آمد و گفت:پدر و مادری دارم که با آن‌ها رابطه خوبی دارم، ولی آن‌ها مرا با حرف و طرز برخوردشان می آزارند پاسخ آنان را نمی دهم،ولی می خواهم آنان را ترک کنم و مدتی نزدشان نروم.حضرت فرمود :
در این صورت خداوند تو را فراموش خواهد کرد.مرد عرض کرد:پس چه کنم؟ حضرت فرمود:به کسی که تو را محروم ساخت،ببخشای و با کسی که با تو قطع رابطه کرد، رابطه برقرار کن و از کسی که به تو ستم کرد، درگذر.اگر چنین کنی، خداوند سبحان پشتیبان تو خواهد بود
.«5»
اگر پدر و مادر در حق فرزند کوتاهی کنند و ظلمی انجام دهند، سبب نمی شود که فرزند هم درباره آنان به وظیفه اش عمل نکند.امام باقرعلیه السلام می‌فرماید: سه چیز است که خداوند دربارة آن‌ها برای مخالفت اجازه نداده  است:1:رد امانت به نیکوکار و بد کردار،‌2:وفا به پیمان نسبت به نیکوکار و بدکردار3: خوش رفتاری با پدر و مادر، نیکوکار باشند یا بد کردار».«6»

ان شاالله این پاسخ برای شما قانع کننده باشد ...در ضمن از شما بزرگوار التماس دعا دارم .
لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت
منابع:
1:کنز العمال، ج 16، ص 461،‌ح 45439 ومستدرک الوسائل، ج 15، ص 180.
2:مستدرک الوسائل،‌ ج 15، ص 178.
3:المستدرک‌، ج 15، ص 181.
4:بحارالانوار، ج 6، ص 107
9 - همان، ج71، ص 100.
5:اصول کافی، ج 3، ص 236.
6:-عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 124.




نویسنده: سجاد(سه شنبه 90/10/6 :: ساعت 6:47 عصر)
نظرات ()

سوال:یلدای امسال با محرم مصادف شده ولی به نظر من هرچیزی جای خودش رو داره ما باید همیشه بیاد امام حسین باشیم شب یلدا هم  شادی خودمان وکنار هم بودنمان را حفظ کنیم وبرای سلامتی اطرافیان مان دعا می کنیم آیا این اشکال دارد؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
ممنون از حضور شما و ممنون از ابراز نظر شما من هم با حرف شما موافق هستم هر چیزی جایگاه و وقت خاص خودش را داره و الان ما در محرم هستیم و وقت عزا است نه شادی و ایام دیگر سال وقت شادی و جشن است مانند عید نوروز ،ولادت اهل بیت،یلدای سال های قبل که خارج از ماه عزای حسینی بود،همان گونه که در این ایام شادی کردن بسیار خوب است و همه آن را می پسندند در ایام محرم و صفر هم که وقت عزا برای سید و سالا شهیدان است،دیگر شادی معنایی ندار.
البته دور هم بودن و با هم حرف زدن و درد دل کردن و دید و بازدید در هر زمانی خوب است، چه عزا و چه شادی.اتفاقا چه خوب است وقتی که همه اقوام و دوستان و آشنایان دور هم جمع هستیم با هم برای سید و سالار شهیدان عزا داری کنیم و از این راه معنویت و ملائک را هم در یلدای خودمان شریک کنیم و آن ها را نیز در جلسه ای که برای سید و سالا شهیدان در شب یلدا برگزار کرده ایم دعوت کنیم.
و آن چه از روایات به دست می آید این است که شیعیان در شادی اهل بیت شاد هستند و در حزن و اندوه اهل بیت پیامبر غمگین و عزا دار هستند
روایاتی در این زمینه:
عنِ الامام الصّادِقِ - علیهِ السَّلام قالَ:شِیعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِینَِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلایَتِنا یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ویَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا.
امام صادق علیه السلام فرمودند:شیعیان ما از باقیمانده گل ما آفریده شده اند، ولایت ما در سرشت آنان عجین گشته است، آنان با خوشی ما خوشحال و با ناراحتی ما ناراحتند.«شجره طوبی، ج 1، ص 3»
امام رضا (علیه السلام) می‌فرماید:
یا بن شبیب! إن سرک أن تکون معنا فی الدرجات العلى من الجنان، فاحزن لحزننا و أفرح لفرحنا.
اگر می خواهی فردا در بهشت همسایه و در جوار ما باشی، در ایام حزن ما، محزون باش، و به هنگام شادمانی ما، شاد باش.
این اس ام اس ها هم تقدیم همه شما یلدا نشینان حسینی:
یک ثانیه از عمر دراز شب یلدا** باعث شده تا صبح به یادش بنشینیم **
ده قرن زعمر پسر فاطمه بگذشت **یک شب نشد از داغ فراقش بنشینیم
********************
در ماه عزا شادی یلدا حرام است  ***            این تشخیص محضیست که تشکیک ندارد
ماهی که در آن عمه سادات اسیر است  **** مهمانی,شیرینی و تبریک ندارد
***********************

یلدای امسال شما سروان حسینی...
لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت




نویسنده: سجاد(شنبه 90/10/3 :: ساعت 8:23 عصر)
نظرات ()

سوال:سلام حاج آقا مطلب جالبی بود ولی حاج آقا اگه خدا ما رو دوست داره و هر لحظه کنارمونه تو مشکلات،پس چرا گاهی یه مشکلاتی برامون پیش میاد که نمی دونیم چکار کنیم از آدم و عالم بلا می ریزه سرمون، به خودت می گی امتحانه ولی بازم مشکل و مشکلات...اصلا چرا خدا امتحانمون می کنه؟؟؟؟چرا سختی پیش پامون می ذاره؟؟؟؟بعد ته تهشم هیچکس جز خودش برامون کاری نمی کنه؟؟؟خدا مگه نه که تو قرآن می گه "مارو برای اینکه حمد و ستایشش کنیم خلق کرده"پس چرا این همه مشکلات رو سرمون هوار می شه؟؟؟من عاشقانه خدا رو دوست دارم خدا هم منو خیلی دوست داره  بهم نشون داده ،دیدم ،با چشمای خودم دیدم که چقده دوستم داره با هیچکس مثل خدا راحت حرف نمی زنم چون می دونم با آرامش تمام به چرت و پرتام گوش می کنه و چیزی نمی گه ولی سوالایی که گفتم خیلی تو ذهنم ورجو وورجه می کنه شما می تونین جوابشونو بهم بدین لطفا...؟؟؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
سلام علیکم ...ممنون از این که سوال خود را با وبلاک راه فضیلت در میان گذاشتید ان شاالله که بتوانم پاسخ گوی خوبی برای شما باشم ..
درباره سختی ها و مشکلات و بلاهایی که بر سر انسان می آید البته آن گرفتاری هایی که خود ادم بر سر خودش نیاورد است و از طرف خداوند برای او رسیده است حکمت های فراوانی وجود دارد که من سعی می کنم پاسخ آن را از قرآن خدمت شما عرض کنم که کتاب خداست خداوند در اول سوره عنکوبت به حکمت این مشکلات تصریح می کند خداوند می فرماید:
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمایش نخواهند شد؟! (2)
ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان مى‏کنیم) باید علم خدا درباره کسانى که راست مى‏گویند و کسانى که دروغ مى‏گویند تحقق یابد!
تفسیر آین آیات مبارک:
 امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است. مى‏فرماید:" ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم" (وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ)
آنها را نیز در کوره‏هاى سخت امتحان افکندیم، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته‏ اند
کلمه‏ى «فتنة» به معناى گداختن طلا براى جدا کردن ناخالصى‏هاى آن است و چون در حوادث و سختى‏ها، جوهره‏ى انسان از شعارهاى دروغین جدا مى‏شود، حوادث و آزمایش‏ها را «فتنه» مى‏گویند
سعدیا گرچه سخندان و نصحیت‏گویى***** از عمل کار برآید به سخندانى نیست‏**
       باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى‏تواند خود را برترین مؤمن، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته‏ها هماهنگ یا ناهماهنگ است؟
آرى" باید خدا بداند چه کسانى راست مى‏گویند، و چه کسانى دروغگو هستند" (فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ)
بدیهى است خدا همه اینها را مى‏داند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اینجا همان تحقق عینى مسائل و وجود خارجى آنها است، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملى است، یعنى باید علم خدا در باره این گروه عملا در خارج پیاده شود، و تحقق عینى یابد، و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد، این است معنى" علم" هنگامى که در اینگونه موارد در مورد خداوند به کار مى‏رود.
دلیل این مساله نیز روشن است زیرا نیات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند ثواب و جزا و کیفر مفهوم ندارد.
آزمایش براى تحقق بخشیدن به نیات و صفات درونى است.
و به عبارت دیگر این عالم همچون یک" دانشگاه" یا یک" مزرعه" است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله" قوه" است به" فعلیت" برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه‏ها بیرون آید، جوانه‏ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست.
و از اینجا مى‏فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است، بلکه براى پرورش و شکوفایى استعدادها است.
بنا بر این اگر ما آزمایش مى‏کنیم براى کشف مجهولى است، اما اگر خداوند آزمایش مى‏کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ‏ها است
لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت
1منابع
::أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ (2)
وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ «سوره مبارک عنکبوت آیه 2 و 3»




نویسنده: سجاد(جمعه 90/9/25 :: ساعت 7:27 عصر)
نظرات ()

آیا می‏دانید که:
1:به دستور عمرسعد ده نفر برای اسب راندن بر پشت وسینه امام حسین علیه السلام داوطلب شدند؟
2:ده نفری که اسب بر امام حسین (ع) راندند همه ولدالزنا بودند؟
3:تعداد سرهای بریده شده در کربلا 78 سر بود؟
4:امام حسین علیه السلام سرزمین کربلا را خریده، سپس به اهالی آنجا بخشیدند؟
5:یزید به ولید«حاکم مدینه» نامه نوشت‏ یا از حسین بیعت بگیر، یا گردنش را بزن؟
6:بعد از شهادت امام حسین علیه السلام آسمان خون بارید؟
7: بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از زیر هر سنگی خون می‏جوشید؟
8 :در یک روز 600 نامه برای حضرت نوشتند که آقا بیا؟
9:ابن زیاد 1000 سواره و 500 پیاده برای دستگیری مسلم بن عقیل فرستاد؟
10:بعد از آنکه حارث سر برادر بزرگتر دو طفلان مسلم را برید و او را در شط فرات انداخت، بدن روی آب منتظر برادر کوچکتر بود تا آنکه یکدیگر را در آغوش گرفته وبه زیر آب رفتند؟
11:مسلم بن عقیل 27 روز قبل از شهادتش به امام حسین علیه السلام نامه نوشت که یابن رسول الله 80 هزار نفر از اهل کوفه با تو بیعت کردند پس بشتاب به سوی ما؟
12:سر امام حسین علیه السلام در صد و بیست محل سخن گفت؟
13:حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در مجالس و محافلی که به نام امام حسین علیه السلام منعقد می‏شود شرکت می‏کنند؟
14:تشکیل و برگزاری مجالس و محافل روضه خوانی به نام ائمه علیهم السلام بویژه امام حسین علیه السلام چه فوائدی در بر دارد؟
15:امام حسین علیه السلام را به خاطر عداوت با پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام شهید کردند؟
16:خداوند متعال عوض شهادت امام حسین علیه السلام امامت را در نسل ذریه‏ اش نهاد؟تربت او را شفای هر بیماری نمود؟هر دعائی در حرم او شود مستجاب می‏ گردد؟
- روزهایی که زائر او به زیارتش می‏رود - چه رفت، وچه برگشت - جزء روزهای عمرش حساب نمی‏شود؟
17:خاک کربلا معطر است؟
:در کربلا قبل از امام حسین علیه السلام دویست نبی و دویست وصی نبی و دویست‏ سبط نبی به شهادت رسیده ‏اند؟
19:اگر امام زمان علیه السلام ظهور فرماید نوادگان قاتلان امام حسین علیه السلام را به خاطر عمل پدرانشان می ‏کشد؟
20:امام حسین علیه السلام مکان اصحابش را قبل از شهادت به آنها نشان داد؟
21:اصحاب امام حسین علیه السلام برای شهید شدن با یکدیگر مسابقه می‏دادند؟
22:زیارت امام حسین علیه السلام، در سال برای اغنیا دو بار و برای فقرا یکبار، واجب است؟
23 :امام حسین علیه السلام در شیرخوارگی مطالعه لوح محفوظ می‏ نمود؟
24:امام حسین علیه السلام در شش ماهگی متولد شده است؟
25 :امام حسین علیه السلام بعد از تولد تسبیح و تهلیل و تمجید خدا می‏ نمود؟
26 - نامگذاری امام حسین علیه السلام توسط خدا بوده است؟
27 :امام حسین علیه السلام بعد از تولد، شفاعت‏ یکی از ملائکه مقربین به نام صلصائیل نمود؟
28: امام حسین علیه السلام بعد از تولد، شفاعت فطرس (یکی از ملائکه حمله عرش) نمود؟
29 :فطرس افتخار می‏ نمود که آزاد شده حسین علیه السلام است؟
30 : اولین عزاداری برای امام حسین علیه السلام توسط خدا انجام شد؟
31 :امیرالمؤمنین علیه السلام به سعد بن ابی وقاص فرمود: در خانه تو بز بچه‏ ای است که فرزند مرا می‏ کشد و آن روز عمر بن سعد چهاردست و پا راه می‏ رفت؟




نویسنده: سجاد(پنج شنبه 90/9/24 :: ساعت 2:42 عصر)
نظرات ()

سوال:دفن اجساد شهدا در کربلا توسط چه کسانی انجام گرفت؟
نتیجه تحقیق نویسنده وبلاک راه فضیلت:
هنگامی که عمر سعد از کربلا خارج شد، جمعی از طایفه بنی اسد که در غاضریه سکونت داشتند به قتلگاه شهدا وارد شدند و پس از اقامه نماز بر اجساد شهدا، آنان را دفن نمودند. به این طریق که امام حسین علیه السلام را در همین موضعی که اکنون معروف است دفن کردند و فرزندش علی اکبر را در پایین پای پدر به خاک سپردند و بقیه شهدا (مگر چند نفر معینی) را در زیر قدم آن حضرت دفن نمودند و حضرت عباس را در راه غاضریه در مکانی که به شهادت رسیده بود به خاک سپردند.
اما طبق احادیث صحیحه، امام را جز امام نمی‏تواند غسل و کفن و دفن نماید، لذا روایت داریم که گرچه به حسب ظاهر طایفه بنی اسد حضرت سیدالشهدا را دفن کردند اما در واقع امام زین العابدین علیه السلام آمد و آن حضرت را دفن کرد. چنانچه حضرت رضا علیه السلام به این مطلب تصریح فرموده است
لطفا سوالات و نظرات خود را در قسمت نظرات وبلاک راه فضیلت بنویسید برای ورود به وبلاک راه فضیلت روی کلمه راه فضیلت کلیک کنید راه فضیلت  راه فضیلت
منابع:

1:منتخب التواریخ ص 297




نویسنده: سجاد(پنج شنبه 90/9/24 :: ساعت 2:30 عصر)
نظرات ()

<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ